روزی از گلی پرسیدم:”زندگی یعنی چی؟“ گفت:”زندگی چیزی نیست جز بوی خوش و عطر من”
از سنگی پرسیدم:”زندگی یعنی چی؟“ گفت:”زندگی چیزی نیست جز استواری و قدرت من”
از رودخانه پرسیدم:”زندگی یعنی چی؟“ گفت:”زندگی چیزی نیست جز طراوت و پاکی من”
از انسانی پرسیدم:”زندگی یعنی چی؟“ گفت:”زندگی چیزی نیست جز مهر و محبت درون من”
زندگی غم نیست،زندگی خانه ناله و ماتم نیست ،
زندگی این است که عهد شکن نامردیها باشی مانند رگی در تن دنیا در جریان باشی.
زندگی یعنی دلی را شاد کردن / اشک را از گونهای پاک کردن زندگی یعنی صدای عشق شنیدن / غم و اندوه را ندیدن زندگی یعنی گل خورشید چیدن / دستی بر برگش کشیدن زندگی یعنی سختی کشیدن
/ سرد و گرم روزگار را چشیدن زندگی یعنی کتاب قصه خواندن /
جملهای زیبا به روی لب نشاندن زندگی یعنی قدم برداشتن /
بوته نیلوفری را کاشتن زندگی یعنی سرودن /
به هر جا پر گشودن زندگی یعنی با همه همدل شدن /
نقل یک محفل شدن زندگی هر چه که هست /
ما در آن شناوریم ذره ذره کارمان / ما از اینجا میبریم
سلام حالا با این همه تفاسیر زندگیو در چی میبینی؟